متن های شعر عشق یکطرفه / بهترین متن شعر عشق یکطرفه [پیشنهادی]

«دل دادم و دل بستم و
دلدار نفهمید؛
رسواۍ‌ جهان گشتم و
آن یار نفهمید!'🫀'🖤 »️

شما میگین ''فراموشش کن!'' ولی شهریار در جواب این حرف خیلی خوب میگـہ که:
چشم خود بستم کـہ دیگر چشم مستش ننگرم!
ناگهان دل داد زد: دیوانه! من میبینمش. :))️

گوشه گیرو ساده بودم شهرتم این گونه بود
کم صمیمی میشدم چون رغبتم این گونه بود

تا که دیدم روی او را در دلم آشوب شد
می شدم آرام با او عادتم این گونه بود

"می شود روزی بگوید دوستم داردخدا؟"
در قنوت هر نمازم حاجتم این گونه بود

در دلم ترس از نگاهش بود اما ناگهان
زل زدم در چشم هایش،طاقتم این گونه بود

هرکجا میدیدمش با هرکسی غیراز خودم
مشت میشد دست هایم،غیرتم این گونه بود

آتشی افتاد درجانم که او با دیگریست؟!
درسکوتم سوختم️

با آنکه دلش بسته به دل های دگر بود ؛
دیوانه دلم باز گرفتارِ دلش بود : )️

با خیال تو به سر بردن اگر هست گناه
با خبر باش که من غرق گناهم هر شب ツ

•. 🌘 ☆ .•️

عاشقت بودم و این را به هزاران ترفند
سعی کردم که بفهمانم و فهمیده نشد:)

️

'می روم شايد فراموشت كنم
با فراموشی هم آغوشت كنم'
می روم از رفتنم دل شاد باش
از عذاب ديدنم آزاد باش
گر چه تو تنها تر از من می روی
آرزو دارم شبی عاشق شوی
آرزو دارم بفهمی درد را
تلخی برخورد های سرد را !(: 🖤️

زِ عشقت بند بندِ این دل دیوانه می‌لرزد
خرابم می کنی اما، خرابی با تو می‌ارزد!

- هوشنگ ابتهاج
️

دࢪد یعنے ڪه نماندن به صلاحش باشد
بنویسے ڪه خدا پشت و پناهش باشد
بࢪود، بغض ڪنے، خࢪد شوے، دم نزنی
ڪه دلت تشنهٔ یک لحظه نگاهش باشد
منطقے نیست ڪه بخت منِ دلبسته او
به پࢪیشانے موهاے سیاهش باشد
عاشقے جࢪم قشنگی‌ست ڪه جز رسوایی
دل پࢪ دࢪد، مجازات گناهش باشد..!🌒🙂️

﮼نه‌تو‌آنی‌که‌همانی‌ ﮼نه‌من‌آنم‌که‌تو‌دانی!...

️

): تمام عمر خندیدم به این عاشق به آن عاشق... چنان عشقی سرم آمد که من دگر نمیخندم......️

بِـہ خُـدا دَر دِل و جـانَم نیسـت هیـچ ، جُـز حَسـرَتِ دیـدارش..:)🖤✨

️

قول دادم به کسی غیرِ تو عادت نکنم
از غم انگیزی این عشق شکایت نکنم

من به دنبال تو با عقربه‌ها می‌چرخم
عشق یعنی گله از حرکت ساعت نکنم

عشق یعنی که تو از آن کسی باشی و من
عاشقت باشم و احساسِ حماقت نکنم

چه غمی بیش‌تر از این که تو جایی باشی
بشود دور و برت باشم و جرأت نکنم

عشق تو از ته دل عمر مرا نفرین کرد
بی تو یک روز نیامد که دعایت نکنم

بی تو باران بزند خیس‌ترین رهگذرم
تا به صد خاطره با چتر خیانت نکنم

بی تو با خاطره️

آدَمَک خَر نَشَوی... مَستِ نِگاهَش بِشَوی(:

️

درد یعنی بروی، دردسرش کم بشود..
بشوی عابر ِ آواره ِ ی ِ افکار ِ خودت:)!️

گفتی زسرت فکر مرا بیرون کن! جانا ، سرم از فکر تو خالیست … دلم را چه کنم؟️

گر هيچ مرا در دل تو جاست بگو
گر هست بگو ، نيست بگو ،راست بگو


• مولانا ️

سهم ما در وسط معرکه‌ی عشق چه بود؟
غم و دلتنگی و حسرت همه یکجا با هم

 

️

‌
‌‏می‌دانستم زَهر است و چِشیدم .. !
شمس تبریزی️

گیرم که به هر حال مرا برده ای از یاد
گیرم که زمان خاطره ها را به فنا داد
گیرم نه تو گفتی...نه شنیدی...نه تو بودی...
آن عاشق دیوانه که صد نامه فرستاد
با آنهمه دلبستگی و عشق چه کردی؟!
یک بار دلت یادِ منِ خسته نیفتاد؟!
یعنی به همین راحتی از عشق گذشتی؟!
یک ذره دلت تنگ نشد خانه ات آباد؟!
این بود جوابِ منِ دلخسته ی عاشق؟
شیرین رقیبان شده ای از لجِ فرهاد؟!
باشد، گله ای نیست!...خدا پشت و پناهت
احوالِ خودت خوب.دمت گرم.دلت شاد️

خیالت‌پیش‌‌من‌باشد ،
وجودت‌‌قسمت‌مردم...
پَرِکاهی‌نصیبــم‌گشته
ازاین‌خرمنِ‌گندم...(:🌾🔗
تو مرا یاد کنی، یا نکنی
باورت گر بشود، گر نشود
حرفی نیست؛ اما
نفسم می گیرد،
در هوایی که نفس های تو نیست...
️

دلبسته به یک ثانیه دیدارِتو بودم
این عمرکه بی حوصله ناچارِتوبودم
تونازترین حادثه در زندگی من
من شاخ ترین عاشق بی عارِتوبودم
تاآخرِ بی حوصلگی شعرنوشتم
هرشب که توخوابیدی وبیدارِتوبودم
هرثانیه آتش زده ام پیرهنم را
من ریزَعلیِ سخت فداکارِتوبودم
هرفتنه که کردی تو، مراحصرنمودند
من موسویِ خسته زِ افکارِتوبودم
بارایت یک فاجعه رفتی و دریغا
یک عمر غریبانه گرفتارِتوبودم
توشاه ترین پهلویِ حادثه بودی
من فاطمیِ خسته زِ دربارِ توبو️

گاهگاهی که دلم می‌گیرد
پیش خود می‌گویم
آنکه جانم را سوخت،
یاد می‌آرد از این بنده هنوز؟
گفته بودند:
که از دل برود یار چو از دیده برفت…
سال‌ها هست که از دیده‌ی من رفتی، لیک
دلم از مهر تو آکنده هنوز...

#حمید_مصدق️

[چُنان از ديدنت دورم كه باور كرده‌ام كورم]️

مى رسد روزى که بى من لحظه ها را سر کنى
مى رسد روزى که مرگ عشق را باور کنى
مى رسد روزى کــــه تنها در کنـــار عکــس مــن
شعــر هـــاى کهنه ام را مو به مو از بر کنى

️

تا که از جانب معشوق نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

• حافظ️

دلم تنگ است از این دنیا...
                🕊💔 چرایش را نمیدانم!
من این شعر غم افزا را...
                🕊💔شبے صدبار میخوانم...
چه میخواهم از این دنیا...
                🕊💔 از این دنیاے افسونگر
قسم بر پاڪے دریا...
                🕊💔جوابم را نمیدانم!
بهارزندگانے را...
               🕊💔  چندین بار بوییدم...
ڪنون با غصه میگویم
               🕊💔خداوندا پشیمانم...
دلم تنگ است از این دنیا...
              🕊💔️

بدترین نوع خودکشی است؛
دوست داشتن کسی که هیچ وقت حواسش به تو نیست️